برآورد فیبر کافی در جیره گاوهای شیرده پر تولید
برآورد فیبر کافی در جیره گاوهای شیرده پر تولید – یک چالش عمده در سیستمهای تغذیهای گاوهای شیرده پر تولید این است که چگونه خوراکهای پرانرژی را که برای تأمین نیاز تولید شیر ضروریاند با مقادیر کافی فیبر مؤثر فیزیکی (peNDF) که وجود آن در جیره برای پیشگیری از اختلالات شکمبه ضروری است، همراه کنیم.
درواقع، پیدا کردن توازن مطلوب بین فیبر مؤثر فیزیکی و کربوهیدراتهای قابلهضم در رژیم غذایی که برای حفظ متابولیسم مناسب شکمبه و حفظ وضعیت متابولیکی پایدار و افزایش بهرهوری گاوهای شیری مهم است، دشوار است.
عدم موفقیت در ایجاد این توازن باعث وقوع اسیدوز تحت حاد شکمبهای (SARA) و اختلالات متابولیک رایج در اوایل و اواسط شیردهی گاوهای شیری میشود.
مطالعات مزرعهای در ایالاتمتحده نشان داده است که ۱۹٪ گاوهای اوایل شیردهی و ۲۶٪ گاوهای اواسط شیردهی از اسیدوز تحت حاد شکمبهای رنج میبرند.
اسیدوز تحت حاد شکمبهای با علائم بالینی متغیر مثل بیاشتهایی متناوب یا اسهال، نمره وضعیت بدنی پایین، آبسههای کبدی، نقص حرکات شکمبه، لنگش تغذیهای و کاهش تولید شیر مشخص میشود.
ثابتشده است که ارزیابی فیزیکی جیره و کفایت فیبر در گاوهای شیری با استفاده از جداول غذایی به دلیل عدم توجه به خصوصیات فیزیکی خوراک مثل اندازهی ذرات (particle size) سخت است.
با اینحال اندازهی ذرات، اثر فراوانی بر هضم شکمبهای و فرآیندهای متابولیکی دارد.
تأمین فیبر جیره، برای کاهش خطر اسیدوز تحت حاد شکمبهای هنگام تغذیه با جیرههای باقابلیت تخمیر بالا ضروری است.
با اینوجود، ایجاد مفهوم فیبر مؤثر فیزیکی بهعنوان یک روش معمول برای تعیین فیبر کافی جیره امکانپذیر نیست.
برای ارزیابی کفایت فیبر جیره هم باید به فیبرموثر فیزیکی هماندازهی ذرات توجه شود اهمیت مسئله آنجا پدیدار میشود که اندازهی ذرات اثرات متعددی بر رفتار مصرف خوراک، جویدن، نشخوار، سرعت عبور، تخمیر شکمبهای و تعادل اسیدی شکمبه دارد.
ارائه یک اندازه ذرات بهینه در گاو سخت است زیرا اندازه ذرات اثرات آنتاگونیستی جزئی بر عملکرد دارد. ازیکطرف تغذیه علوفه با اندازه ذرات بزرگ اثرات مثبت بر نشخوار و کاهش بروز اسیدوز تحت حاد شکمبهای دارد.
از طرف دیگر افزایش اندازه ذرات باعث کاهش نرخ عبور و کاهش تخریب فیبر در شکمبه به خاطر کاهش سطح تماس برای حمله میکروبها و درنتیجه کاهش خوراک مصرفی میشود.
خرد کردن علوفه به قطعات ۶-۴ میلیمتر بر فعالیت نشخوار و تخمیر شکمبه اثر منفی نشان میدهد؛ بهخصوص در جیرههایی که مقدار زیادی کنسانتره داشتند.
همچنین نشان داده شد که ریز کردن علوفه باعث کاهش باکتریهای سلولولایتیک و فعالیت آنها در شکمبه میشود.
کاهش متوسط اندازه ذرات (۱۵-۱۰ میلیمتر) تجزیهپذیری شکمبه را احتمالاً به دلیل افزایش سطح دسترسی باکتریهای فیبرولایتیک و پروتوزوآ ها بدون تأثیر منفی بر فعالیت باکتریهای سلولولایتیک و دیگر فرایندهای تخمیر شکمبه، افزایش میدهد.
ذرات ۱۵-۱۰ میلیمتری باعث همگنتر شدن جیره و کاهش رفتار جداسازی خوراک (sorting) و همچنین مصرف بهتر و بیشتر فیبرموثر فیزیکی شد که نتیجه آن افزایش چربی و پروتئین شیر میشود.
بالاتر بودن چربی شیر نشاندهنده وجود محیطی بهتر برای میکروبهای شکمبه و تجزیهپذیری کافی فیبر است.
درصد پروتئین بیشتر نشاندهنده دسترسی بهتر و بیشتر به مواد مغذی، افزایش فعالیت میکروبها و افزایش پروتئین میکروبی است.
برای غلبه بر مشکلات اندازهگیری و بیان اندازه ذرات، دانشمندان پیشنهاد کردند که از اندازه ذرات میانگین استفاده شود.
الک پنسیلوانیا که برای تعیین اندازه ذرات به کار میرود شامل ۳ الک و یک ظرف زیرین بود که میتواند برای تعیین میانگین اندازه ذرات (Xgm) و انحراف استاندارد هندسی (Sgm) استفاده شود.
فرکانس تکان دادن این الکها حدود ۱/۱ هرتز است.
لامر اندازه ذرات را بهعنوان یک متد ساده برای محاسبه فیبرموثر فیزیکی معرفی کرد.
که بر اساس مجموع نسبت ماده خشک در الکهای ۱۹ و ۸ میلیمتر ضربدر محتوای الیاف نامحلول در شوینده خنثی جیره اندازهگیری میشود.
گروه مشابهی در پنسیلوانیا الک ۸/۱ میلیمتر را معرفی کردند و مجموع ذرات باقیمانده روی هر سه الک ضربدر الیاف نامحلول در شوینده خنثی جیره را بهعنوان فیبرموثر فیزیکی محاسبه کردند.
نتایج چندین مطالعه نشان دادند که میانگین مقدار ۳۱٫۲ درصد فیبر مؤثر فیزیکی شامل ذرات بزرگتر از ۱۸/۱ میلیمتر یا ۵/۱۸ درصد فیبر مؤثر فیزیکی حاوی ذرات بزرگتر از ۸ میلیمتر در جیره (بر اساس ماده خشک) موردنیاز است و گنجاندن ذرات بزرگتر از ۸ میلیمتر در جیره سطح مصرف ماده خشک را ممکن است کاهش دهد.
برای درک درستی اندازه و مقدار ذرات فیبر در جیره، بررسی تعاملات بین اندازهی ذرات علوفه، فیبر مؤثر فیزیکی و غلظت کنسانتره و همچنین ارزیابی کمی این اثرات بر فعالیت متابولیکی شکمبه، پیشگیری از اسیدوز تحت حاد شکمبهای و عملکرد تولیدی مهم است.
ترجمه و تنظیم: خانم دکتر سمیه فتحی – دانشگاه تهران – تایید و ویرایش : مهندس محمد حسین مقیمی