تاثیر دریافت مواد مغذی پیش از زایش بر کیفیت آغوز
بسیاری از دام ها آغوز کافی برای فرزندان خود تولید نمی کنند. دریافت مواد مغذی قبل از زایش یک استراتژی قابل دسترس برای تولیدکنندگان برای تأثیرگذاری بر تولید آغوز با توجه به تاثیر دریافت مواد مغذی پیش از زایش بر کیفیت آغوز است.
مصرف بیشتر نشاسته قبل از زایش می تواند بر ترکیب آغوز تأثیر بگذارد و عملکرد آغوز را برای گوساله افزایش دهد.
فرایند تولید آغوز به مصرف چربی حساس است و بستگی به ترکیب اسیدهای چرب جیره دارد: مصرف بیشتر اسید لینولئیک اغلب غلظت آنتی بادی آغوز را افزایش می دهد.
ترکیبات آغوز اغلب با جیره مصرفی پیش از زایش بدون تغییر در ترکیب کلی آغوز تغییر مییابند. مصرف مواد مغذی قبل از زایش می تواند به طور استراتژیک برای به حداکثر رساندن ترکیبات مفید برای گوساله و بره مورد استفاده قرار گیرد.
تولید آغوز کافی برای اطمینان از مصرف مقادیر مناسب ایمونوگلوبولینG (IgG)، مواد مغذی ماکرو و ترکیبات زیست فعال که بلوغ فیزیولوژیکی را تقویت میکنند و از سیستم ایمنی بدن حمایت میکنند، ضروری است.
گاوهای شیری در زمان زایش حدود 8-4 کیلوگرم و در مقایسه گاوهای گوشتی میانگین 2.5 کیلوگرم و میش ها حدود 150-650 گرم آغوز تولید می کنند.
با این حال بازه مقدار تولید آغوز در گاو های شیری بیشتر است و این نشان دهنده آن است که ممکن است برخی از دام ها نتوانند مقدار کافی آغوز تولید کنند.
در یک مطالعه انجام شده توسط Westhoff و همکاران در سال 2022 صورت گرفت حدود 4/73 درصد در گاو های شکم اول و حدود5/61 درصد از گاوهای بیش از شکم اول زایش، میزان کافی آغوز تولید نمی کنند.
تحقیقات زیادی در مورد گاوهای شیری انجام شده است و عوامل قابل توجه مرتبط با عملکرد آغوز و غلظت IgG شامل تاثیر طول دوره خشکی، شاخص رطوبت، حداکثر دما و نور، جنسیت گوساله، تولید شیر در دوره قبل، وراثت پذیری ژنتیکی، آنالیت های خون و دریافت مواد مغذی قبل از زایمان مورد بررسی قرار گرفته است.
بسیاری از این عوامل از طریق مدیریت پیش از زایش (به عنوان مثال، شکم زایش، محیط، جنسیت گوساله، یا تولید شیر در دوره قبل) قابل تنظیم نیستند یا تنظیم آنها چالش برانگیز است، یا مانند موضوع انتخاب ژنتیکی زمان بر هستند.
با این حال، دریافت مواد مغذی قبل از زایش یک هدف قابل دسترس برای تولیدکنندگان است تا بر تولید آغوز و عملکرد IgG تأثیر بگذارد و به طور بالقوه آن را افزایش دهد.
بیشتر تحقیقاتی که به ارزیابی چگونگی تأثیر مصرف مواد مغذی قبل از زایش بر تولید آغوز می پردازند، عمدتاً بر تأمین مواد مغذی متمرکز شده اند. تحمیل محدودیت مواد مغذی در اواسط تا اواخر آبستنی باعث کاهش تولید آغوز در اولین دوشش (در مدت 1 ساعت پس از زایش) گاوها بوده اما بر غلظت IgG آغوز تاثیر نداشته با این حال بازده کل IgG در این شرایط به خطر می افتد.
به طور مشابه، محدودیت شدید مواد مغذی در دوره پیش از زایش (60 درصد نیاز) در میش ها به طور متناسب باعث کاهش عملکرد آغوز در اولین دوشش (تا 1 ساعت پس از زایش) شد و عملکرد IgG را سرکوب کرد. جالب است، ارائه مواد مغذی بیش از حد نیاز به میزان 40 درصد نیز عملکرد آغوز را به میزان قابل مقایسه ای کاهش می دهد و مقدار تولید IgG را کاهش می دهد.
واضح است که مصرف مواد مغذی قبل از زایمان می تواند بر مقدار آغوز تولید شده توسط نشخوارکنندگان و همچنین غلظت IgG و بازده کل IgG تأثیر بگذارد. با این حال، هنگامی که مصرف کل خوراک تغییر کند، نمی توان اثر دقیق هر بخش را تشخیص داد.
یعنی نمی توان تشخیص داد که آیا این پاسخ ها به دلیل دریافت انرژی قابل سوخت و ساز (ME) یا پروتئین متابولیسمی (MP) یا اجزای جیره مانند نشاسته، فیبر شوینده خنثی (NDF) یا چربی است.
مصرف کربوهیدرات ها قبل از زایش
کربوهیدرات ها به طور کلی بیشترین مقدار انرژی جیره را در نشخوارکنندگان دارند و به همین ترتیب، جایگزین شدن نشاسته و NDF پیامدهایی برای دریافت انرژی در جیره دارد که اغلب پاسخ های تولید آغوز را مختل می کند.
علاوه بر این، مطالعاتی که نوع نشاسته خوراک و NDF را برای دستیابی به انرژی دریافتی خاص تغییر می دهند، در اینکه کدام بخش انرژی را هدف قرار میدهند متفاوت است (یعنی تمرکز بر ME در مقایسه با انرژی خالص [NE]).
شکل 1: نمایش شماتیک از چگونگی تاثیر کربوهیدرات جیره، پروتئین و چربی بر عملکرد و ترکیب آغوز گاوها
یک نمایش شماتیک از چگونگی تاثیر کربوهیدرات جیره (به رنگ بنفش)، پروتئین ( به رنگ رنگ قهوه ای ) و چربی (به رنگ سبز) بر عملکرد و ترکیب آغوز (ایمونوگلوبولین G [IgG] ، مواد مغذی ماکرو و غلظت اجزای فعال زیستی تولید شده توسط گاوهای شیری و گوشتی است. ⊝ نشان می دهد که ان دسته از بخش در جیره بر آن پارامتر آغوز تأثیر نمی گذارد در حالی که ⊕ نشان می دهد که پارامتر آغوز تحت تأثیر آن جزء از جیره است.
yield: بازده و مقدار تولید . IgG: ایمنوکلوبولین. Fat: چربی. FA: اسید های چرب. Somatic cell count : تعداد سلول های سوماتیک. OS: الیگوساکاریدها.
شکل 2: نمایش شماتیک از چگونگی تاثیر کربوهیدرات جیره، پروتئین و چربی بر عملکرد و ترکیب آغوز میش
یک نمایش شماتیک از چگونگی تاثیر کربوهیدرات جیره (به رنگ بنفش)، پروتئین ( به رنگ رنگ قهوه ای ) و چربی (به رنگ سبز) بر عملکرد و ترکیب آغوز (ایمونوگلوبولین G [IgG] ، مواد مغذی ماکرو و غلظت اجزای فعال زیستی تولید شده توسط میش ها است. ⊝ نشان می دهد که آن بخش از جیره بر آن پارامتر آغوز تأثیر نمی گذارد در حالی که ⊕ نشان می دهد که پارامتر آغوز تحت تأثیر آن جزء از جیره است.
yield: بازده و مقدار تولید . IgG: ایمنوکلوبولین g. Fat: چربی. FA: اسید های چرب. Somatic cell count : تعداد سلول های سوماتیک.
عملکرد آغوز
تحقیقات روی گاوهای شیری نشان می دهد که افزایش انرژی جیره با تغییر نسبت نشاسته به NDF بر عملکرد آغوز تأثیر نمی گذارد. دانشور و همکاران (2020) دریافتند که تغییر نشاسته جیره از 20.8٪ به 25.8٪ با جایگزین کردن جزئی سبوس گندم با ذرت و جو بر عملکرد آغوز تأثیری ندارد. تغییرات بزرگتر در مقدار نشاسته جیره (میزان تفاوت: تقریباً 12٪ تا 15٪ DM) تولید آغوز مشابهی را به همراه داشت.
برخلاف گاوهای شیری، افزایش مصرف نشاسته جیره به صورت خطی باعث افزایش 80٪ عملکرد آغوز در گاوهای گوشتی دورگ سیمنتال-آنگوس شد.
در حالی که مشخص نیست که چرا تولید آغوز گاو گوشتی نسبت به گاوهای شیری به مصرف نشاسته واکنش نشان می دهد، چندین توضیح فرضی وجود دارد. اول، باید تشخیص داد که گاوهای گوشتی به طور قطع جزو نژاد های گاوهای شیری نیستند: تفاوتهای فیزیولوژیکی ذاتی از فشار انتخاب برای شیر در مقایسه با افزایش بافت محیطی (گوشت گاو) وجود دارد که بر تقسیم گلوکز بین عملکرد نژاد تأثیر میگذارد.
به طور فرضی، تقسیم گلوکز قبل از زایمان به غده پستانی در گاوهای شیری در طول فاز سنتز لاکتوز آغوز به حداکثر می رسد، دوم، تفاوت بین مطالعات مربوط به DMI، منبع نشاسته، و محل تجزیه نشاسته نقش مهمی در تأثیرگذاری بر سنتزکلستروم دارد.
در برخی تحقیقات گاو گوشتی، افزایش نشاسته جیره و دریافت انرژی در گوسفند به طور مداوم باعث افزایش عملکرد آغوز شد. این داده ها نشان می دهد که مصرف نشاسته تأثیر بهتری نسبت به مصرف ME بر تولید آغوز دارد و احتمالاً محل تجزیه نشاسته مهم است. نشان داده شده است که منابع نشاسته عبوری، غلظت گلوکز محیطی را افزایش می دهند و در نتیجه بستر موجود برای سنتز لاکتوز و جذب اسمزی آب به آغوز را افزایش می دهند. افزایش غلظت لاکتوز آغوز همزمان با افزایش گلوکز پلاسما و افزایش بازده بیشتر آغوز مشاهده شده است.
اگرچه غلظت لاکتوز آغوز نسبتاً کمتر از شیر کامل است که ممکن است این مفهوم را که محرک اسمزی اولیه برای تولید آغوز است به چالش بکشد. با این حال، تولید آغوز نیز به طور قابل توجهی کمتر از تولید شیر است. گفته می شود، به طور قابل قبولی سوبستراهای دیگری در آغوز وجود دارد که به فشار اسمزی کمک می کنند
(مانند اوره یا آلبومین).
در مورد تاثیر نشاسته بر ایمنوگلوبولین G در تحقیقات مختلف نتایج متفاوتی دریافت شده است که نحوه اندازه گیری و زمان مصرف نشاسته می تواند در پاسخ نهایی و نتایج تاثیر گذار باشد.
در میش ها، مطالعات به طور مداوم نشان داده اند که افزایش نشاسته و انرژی باعث کاهش غلظت پروتئین خام(CP) آغوز می شود (Banchero et al., 2015). با این حال، بعید است که تفاوت های مشاهده شده در CP به دلیل تغییرات در غلظت IgG باشد، با توجه به اینکه مطالعات فوق هیچ تاثیری از مکمل نشاسته بر IgG آغوز پیدا نکرده است.
در برخی مطالعات غلظت و بازده مواد مغذی ماکرو نشان داد که افزایش نسبت نشاسته تغذیه شده به گاوهای گوشتی بر غلظت چربی آغوز، کاهش غلظت پروتئین و افزایش غلظت لاکتوز آغوز تأثیر می گذارد. با این حال، در گاوهای شیری، ترکیب مواد مغذی ماکرو آغوز (CP، چربی و لاکتوز) تا حد زیادی تحت تأثیر نشاسته قرار نمی گیرد. به طور کلی عدم پاسخ به غلظت و عملکرد چربی آغوز وجود دارد، اگرچه طبق مشاهدات عملکرد چربی با مصرف بیشتر ME افزایش می یابد و تفاوت هایی در غلظت اسیدهای چرب مشاهده شده است.
مطالعات روی میش ها به طور سنتی غلظت عناصر مواد مغذی ماکرو را ارزیابی می کنند اما عملکرد را ارزیابی نمی کنند. با این حال بررسی برخی مطالعات نشان داد که ارائه انرژی و پروتئین بیشتر در میش های اواخر آبستنی باعث افزایش بازده چربی، CP و لاکتوز در آغوز اولین شیردهی جمع آوری شده در میش پس از تجویز اکسی توسین شد. این نشان می دهد که با افزایش غلظت لاکتوز، عملکرد نیز افزایش می یابد و در نتیجه سایر اجزا رقیق می شوند.
افزایش غلظت لاکتوز آغوز همچنین با عملکرد بیشتر آغوز و کاهش پروتئین و درصد بریکس در گاوهای شیری همراه است، که از این مفهوم حمایت می کند که میزان تولید آغوز ممکن است غلظت مواد موجود در آن را کاهش دهد.
همچنین نشان داده شده است در پاسخ به افزایش تأمین نشاسته و انرژی، غلظت انسولین آغوز به ترتیب حدود 20 تا 30 درصد افزایش می یابد. با توجه به اینکه مصرف انرژی بر غلظت انسولین پلاسما تأثیر می گذارد، در واقع این مطلب غیرمنتظره نیست، و افزایش انسولین پلاسما در 1 تا 3 روز قبل از زایش با انسولین آغوز همبستگی مثبت دارد.
علاوه بر این، یک مطالعه نشان داده که تغذیه با هدف 125٪ ME ، غلظت ویتامین B12 آغوز را 25.8٪ در مقایسه با تغذیه هدف 100٪ ME کاهش می دهد (Duplessis et al., 2015) ، که ممکن است به دلیل تغییر در جمعیت باکتری های شکمبه در پاسخ به NDF تغییر یافته و افزایش نشاسته باشد.
تاثیر دریافت مواد مغذی پیش از زایش بر کیفیت آغوز
مصرف مناسب مواد مغذی مانند نشاسته و چربیها میتواند تأثیر مثبتی بر ترکیب آغوز و عملکرد آن داشته باشد. تحقیقات نشان میدهند که مصرف مواد مغذی میتواند غلظت آنتیبادیها (IgG) را افزایش دهد و عملکرد آغوز را بهبود بخشد. همچنین، محدودیت یا ارائه بیش از حد مواد مغذی در دوره پیش از زایش ممکن است تأثیر منفی بر تولید آغوز و بازده IgG داشته باشد. مصرف مواد مغذی قبل از زایش میتواند به طور استراتژیک برای بهبود کیفیت آغوز و رشد بهتر گوسالهها و برهها استفاده شود.
در بخش قبل به موضوع مصرف کربوهیدرات ها و اثرات آن اشاره شد و در این بخش به موضوعات دیگری مانند مصرف پروتئین و چربی در جیره پیش از زایش اشاره می شود.
مصرف پروتئین در جیره پیش از زایش
پروتئین مورد نیاز واقعی برای تولید آغوز (بر اساس خروجی خالص نیتروژن) قابل توجه است اما گذرا نسبت به نیاز آبستنی و نگهداری ناچیز فرض می شود.
صرف نظر از این، مطالعات متعدد استراتژی های مختلفی را برای دریافت پروتئین جیره پیش از زایش نسبت به تولید آغوز برای گاوهای شیری و گوشتی و میش ها نسبت به تولید آغوز ارزیابی کرده اند (شکل های 1 و 2). ما باید این نتایج را با توجه به زمینه متابولیسم نیتروژن نشخوارکنندگان و منبع نیتروژن (به عنوان مثال، CP به جای پروتئین قابل تجزیه در شکمبه) در نظر بگیریم.
تولید آغوز
جدا از جایگزینی کنجاله آفتابگردان به جای کنجاله پنبه دانه به عنوان منبع پروتئینی که در آن محققان مشاهده کردند کنجاله آفتابگردان بیشتر باعث افزایش عملکرد آغوز در اولین شیردهی می شود.
مطالعات در گاو گوشتی محدود است و نیاز به تحقیقات بیشتر است. این مورد ممکن است نشان دهنده آن باشد که کاهش عملکرد آغوز با محدودیت مواد مغذی نتیجه دریافت انرژی کمتر صرف نظر از مصرف پروتئین است. با این حال، این استدلال ساده نیست.
زیرا نه عرضه بیش از حد و نه محدودیت دریافت انرژی از نشاسته یا گنجاندن چربی (که در قبل بحث شد) بر عملکرد آغوز در گاو تأثیر نمی گذارد.
برخلاف گاو، عملکرد آغوز در گوسفند نسبت به مکمل پروتئین در اواخر آبستنی حساس تر به نظر می رسد. در اکثر مطالعات نشان می دهد که افزایش مصرف پروتئین (گاهی اوقات، همراه با مصرف RUP بیشتر) باعث افزایش عملکرد آغوز می شود.
با این حال، برخی مطالعات همچنین نشان داده اند که مصرف پروتئین بر عملکرد آغوز در میش تأثیر نمی گذارد (موسوی و همکاران، 2016). عملکرد و تأثیر تغذیه بر آغوز در گوسفندان با توجه به نژاد و تفاوتهای ژنتیکی و باروری بیشتر متفاوت است، که میتواند تغییرات فوق توضیح داده شده در پاسخ و حساسیت به مقدار پروتئین جیره و منبع آن را توضیح می دهد.
غلظت و بازده ایمونوگلوبولین G
در برخی مطالعات دریافته اند که عملکرد IgG با افزایش پروتئین خام افزایش می یابد، زیرا بازده آغوز بیشتر بود. مطالعات آتی در گاو گوشتی یا گاو شیری باید عملکرد IgG آغوز را با مصرف پروتئین ارزیابی کند، زیرا در حال حاضر هیچ داده ای در دسترس نیست. اما به نظر می رسد که غلظت IgG در آغوز به دریافت پروتئین در اواخر آبستنی در نشخوارکنندگان پاسخ نمی دهد.
غلظت و بازده مواد مغذی ها
اطلاعات محدودی در مورد اینکه چگونه مصرف پروتئین قبل از زایمان بر ترکیب مواد مغذی آغوز و عملکرد در گاو تأثیر می گذارد وجود دارد. با توجه به آنچه در دسترس است، غلظت چربی، پروتئین و لاکتوز آغوز تحت تأثیر قرار نمیگیرد (Lièvre, 2020؛ Akhtar et al., 2022) و همچنین بر عملکرد آنها تأثیری نمیگذارد (Akhtar et al., 2022).
در یک مطالعه، هار و همکاران (2019) جیره های با انرژی یکسان که فقط در MP متفاوت بودند (133٪ در مقابل 100٪ مورد نیاز MP پیش بینی شده) را تغذیه کرده و دریافتند که غلظت چربی آغوز برای تلیسه های گوشتی که MP بیشتری تغذیه کردند، به شدت کاهش یافته است.
به طور مقایسه ای، غلظت پروتئین آغوز با استفاده از مکمل پروتئین در برخی از مطالعات روی میش ها افزایش می یابد. نتایج به طور مشابه با توجه به غلظت چربی آغوز و لاکتوز مخلوط می شوند. مجدداً، مگر اینکه بازده آغوز افزایش یابد، مصرف پروتئین در اواخر بارداری بر عملکرد درشت مغذی ها تأثیر نمی گذارد.
اجزای زیست فعال و ریز مغذی ها
طبق برخی مشاهدات مصرف بیش از حد پروتئین متابولیسمی غلظت انسولین آغوز را افزایش می دهد، مشابه آنچه در هنگام تغذیه بیش از حد انرژی متابولیسمی مشاهده شد.
بررسی پروتئوم آغوز گاوهایی که پروتئین متابولیسمی بیش از حد عرضه شده نسبت به پروتئوم سرم گوسالههایشان آزمایش هایی صورت گرفته شده است که در آن نمونه های آغوز ظرف یک ساعت پس از زایش و قبل از شیردهی گوساله جمع آوری شد. سرم گوساله ها قبل و 6 ساعت پس از مصرف آغوز جمع آوری شد.
گاوهایی که قبل از زایمان جیره شان بیش از حد از پروتئین متابولیسمی داشت، تغییراتی را در پروتئوم آغوز به پروتئین های تقویت شده مرتبط با توسعه روده و سیستم ایمنی بدن و کاهش پروتئین های مرتبط با تنظیم رشد نشان دادند.
علاوه بر این، در 6 ساعت پس از تولد، 60 پروتئین بین پروتئوم سرم گوساله و پروتئوم آغوز مشترک بود، که نشان دهنده جذب احتمالی پروتئین های آغوز اضافی است که با مصرف پروتئین متابولیسمی قبل از زایمان تعدیل نشان می دهند.
به نظر می رسد تغییرات در متابولیسم و دریافت مواد مغذی قبل از زایش، توانایی تغییر مشخصات زیست فعال آغوز را دارد، حتی زمانی که تغییرات فاحش در عملکرد و ترکیب آغوز وجود نداشته باشد. بنابراین، مصرف پروتئین قبل از زایش نباید نادیده گرفته شود، زیرا احتمالاً اثرات هرچند کمی روی گوساله نوزاد وجود دارد.
مصرف چربی در رژیم غذایی قبل از زایش
جیره ها حداقل دارای 2% چربی جیره DM هستند و به طور کلی، چربی جیره نباید از 6% تا 7% DM تجاوز کند تا از اثرات مضر بر تخمیر شکمبه جلوگیری شود.
با این حال، تأمین چربی بیشتر در جیره میتواند خوشخوراکی جیره را بهبود بخشد، گرد و غبار را کنترل کند و استرس گرمایی را به دلیل افزایش حرارت کمتر نسبت به پروتئینها و کربوهیدراتها کاهش دهد.
افزایش مصرف چربی در جیره قبل از زایمان می تواند به طور همزمان مصرف انرژی را بدون تأمین نشاسته غذایی بیش از حد افزایش دهد. در نتیجه، مصرف چربی قبل از زایش ممکن است مفید باشد.
عملکرد و تولید آغوز
میزان چربی در اواخر آبستنی و منبع آن نشان داده نشده است که بر تولید آغوز اولین شیردهی در گاوهای شیری تأثیر نمی گذارد، چه زمانی که غلظت انرژی خالص تأمین شد (سان و همکاران، 2022) و چه زمانی که تأمین نشده نبود (دانشور و همکاران، 2020). با توجه به دانش نویسندگان، عملکرد آغوز در گاوهای گوشتی تغذیه شده با مقدار یا منابع متفاوت چربی گزارش نشده است.
مقدار چربی در اواخر آبستنی و منبع آن نشان داده نشده است که بر تولید آغوز اولین شیردهی در گاوهای شیری تأثیر نمی گذارد( چه در زمانیکه انرژی خاص تأمین شد و چه زمانیکه انرژی خاص تأمین نشد). با توجه به دانش نویسندگان، عملکرد آغوز در گاوهای گوشتی تغذیه شده با نرخ یا منابع متفاوت چربی گزارش نشده است.
به نظر می رسد که عملکرد آغوز اولین شیردهی در میش ها نسبت به گاو به غلظت چربی جیره واکنش نشان می دهد، اما نتایج در مطالعات مختلف متفاوت است. برخی از محققان دریافتهاند که منابع چربی خاص (روغن ماهی نسبت به نمکهای کلسیم اسید پالمتیک) میتوانند تولید آغوز را در اولین دوشش که در عرض یک ساعت و بین 12 تا 16 ساعت پس از زایش کاهش دهند.
برعکس، در برخی مطالعات افزایش تیتراسیونی در استفاده از روغن سویا و سویا اکسترود شده نسبت به دانه کتان کامل دریافته اند که باعث افزایش عملکرد آغوز در اولین دوشش (در زمان زایمان) می شود.
بنابراین، به طور آزمایشی به نظر می رسد که گنجاندن مقدار بالای سویا یا بذر کتان (حاوی غلظت های نسبتاً بالاتر لینولئیک و ɑ-لینولنیک) در جیره های اواخر آبستنی می تواند برای افزایش عملکرد آغوز میش مفید باشد. در حال حاضر، مشخص نیست که چرا این واکنش رخ می دهد.
غلظت و بازده ایمونوگلوبولین G
به طور جالب توجه، غلظت IgG آغوز، همانطور که توسط ELISA اندازه گیری شده یا با استفاده از Brix تخمین زده می شود، به نظر می رسد به گنجاندن چربی جیره و منبع آن در گاوهای شیری و گوشتی پاسخگو باشد.
بیشتر نویسندگان افزایش غلظت IgG آغوز را به جای سرکوب آن گزارش می کنند.
افزایش غلظت IgG آغوز ناشی از مصرف چربی قبل از زایش در میان مطالعاتی که مکملها را با مقادیر زیاد اسید لینولئیک و افزایش یکنواخت غلظت اسید لینولئیک پلاسما در گاوهای مکمل تغذیه میکنند، سازگار است. عملکرد IgG آغوز اغلب در گاوهای شیری و گوشتی گزارش نمی شود، اگرچه یک مطالعه اشاره کرد که با وجود کاهش غلظت IgG آغوز، تفاوتی در مقدار کل IgG آغوز بین تیمارها وجود نداشت.
اگرچه دادههای کمتری برای میشها در دسترس است، به نظر نمیرسد غلظت IgG آغوز آنها مانند گاو به دریافت و منبع چربی پاسخ دهد (Annett et al., 2008). اگرچه، همانطور که در بالا اشاره شد، این ممکن است به دلیل گنجاندن منابع چربی باشد که غلظت اسیدهای چرب چند غیراشباع نسبتاً پایینتری دارند. گزارش شده است که بازده ایمونوگلوبولین G تنها زمانی کاهش می یابد که عملکرد آغوز با گنجاندن روغن ماهی کاهش یابد.
غلظت و بازده مواد مغذی ها
غلظت مواد مغذی آغوز معمولاً با مقدار و منبع چربی جیره برای گاو تغییر نمی کند. قابل ذکر است، زمانی که پروفایل مواد مغذی تحت تاثیر قرار گرفت، غلظت چربی آغوز به طور مداوم با افزایش مقدار و منبع چربی جیره کاهش یافت.
همچنین گزارش شد که کلزا به جای آفتابگردان تمایل به افزایش غلظت لاکتوز آغوز دارد. به نظر می رسد ترکیب مواد مغذی آغوز میش به طور مشابه تحت تأثیر مصرف چربی جیره در اواخر آبستنی قرار نگیرد.
اجزای زیست فعال و ریز مغذی ها
اسید چرب آغوز گزارششدهترین جزء فعال زیستی در میان تحقیقاتی است که مصرف و منبع چربی جیره پیش از زایش را ارزیابی میکنند. هم برای گاو و هم برای گوسفند، ترکیب اسید چرب آغوز در همه مطالعات گزارششده زمانی که مقدار چربی در جیره یا منبع آن تغییر میکند بهگونهای تغییر میکند که با مصرف اسید چرب جیره و پروفایل اسید چرب پلاسمایی مادر مطابقت داشته باشد.
با توجه به سایر اجزای فعال زیستی و ریز مغذی ها، مشاهده شده است که غلظت ویتامین E آغوز تحت تأثیر تعامل منبع چربی با مکمل ویتامین E قرار می گیرد، به طوری که میش هایی که نمک های کلسیم اسید پالمیتیک مکمل با ویتامین E مصرف می کنند، غلظت قابل ملاحظه ای بیشتری داشتند (تقریباً 3 تا 4 برابر افزایش) و خروجی (تقریباً 2.7 تا 3.1 برابر بیشتر) ویتامین E در آغوز آنها بیشتر است.
تغذیه گاوهای شیری با جیره های پرانرژی و نیتروژن دار حاوی دانه کتان اکسترود شده، سویا یا فاقد هر دو، تأثیری بر غلظت لاکتوفرین، لیزوزیم، پراکسیداز، روی یا کلسیم در آغوز نداشت. همانند مصرف پروتئین قبل از زایش، تحقیقات بیشتری برای درک تغییرات در اجزای فعال زیستی موجود در بره و گوساله در زمانی که ترکیب ناخالص آغوز بدون تغییر است، مورد نیاز است.
نتیجه گیری
مصرف مواد مغذی قبل از زایش این ظرفیت را دارد که بر ساخت آغوز در گونه های گاو و گوسفند تأثیر بگذارد و بر عملکرد و ترکیب آغوز تأثیر بگذارد. اگرچه میش ها به طور کلی نسبت به گاو به ترکیب جیره حساس تر هستند، شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تغذیه قبل از زایمان می تواند به طور استراتژیک برای تولید آغوز در هر دو گونه مورد استفاده قرار گیرد.
به نظر می رسد نشاسته و چربی و منبع آن بر غلظت IgG آغوز تأثیر می گذارد، داده ها نشان می دهد که جایگزینی نشاسته بر NDF بر عملکرد آغوز در گاوگوشتی تأثیر می گذارد اما در گاوهای شیری تأثیری نداشت. داده های فعلی نشان می دهد که گاو به مقدار پروتئین جیره واکنش نشان نمی دهد، در حالی که تولید آغوز میش به منبع و دریافت پروتئین جیره پاسخ می دهد.
کار بیشتر نیاز به تمایز بین منابع کربوهیدرات، پروتئین، و چربی، محاسبه کل IgG و بازده مواد مغذی ماکرو دارد تا ظرفیت ماموژنیک تحت جیره متفاوت، به ویژه در رابطه با مدت زمان تغذیه و زمان مصرف مکمل نسبت به شروع ساخت آغوز مشخص شود.
علاوه بر این، نیاز به جزئیات پروفایل های زیست فعال آغوز وجود دارد، زیرا این ماده اغلب به دریافت مواد مغذی قبل از زایش بدون تغییر در ترکیب ناخالص آغوز پاسخ می دهد. اجزای فعال زیستی آغوز ذاتاً برای رشد نوزادان مهم هستند و به این ترتیب، مصرف مواد مغذی قبل از زایش ممکن است به طور استراتژیک برای سودمندی نوزادان مورد استفاده قرار گیرد.