فهرست مطالب
چربی ها در تغذیه گاو شیری
عوامل تغذیهای که باعث افزایش خطر بروز افت چربی شیر میشوند عبارتند از:
- استفاده از چربیهای غیراشباع بیشازحد مجاز
- نشاسته سریع تجزیه بالا
- مقدار و نوع فیبر
- یونوفر ها
- مدیریت خوراکدهی
- حضور مقادیر زیادی مخمر و کپک در خوراک
چربی ها در تغذیه گاو شیری :
یکی از دلایل قدیمی و شناختهشده افت چربی شیر، مقدار زیادی چربی در جیره گاوها است.
در مواقعی که قیمتهای فراوردههای جانبی دارای چربی زیاد به حد مناسبی برسد، قیمت غلات به حدی بالا میروند که به استفاده از مکملهای چربی اجازه رقابت میدهند،
یا زمانی که مزارع پرورشی به فراوردههای ضایعاتی کارخانههای تولید مواد غذایی نزدیک به خود (که احتمالاً قیمت بالایی هم ندارند) دسترسی پیدا میکنند،
بالا بردن سطح محدودیت استفاده از چربیها در جیره وسوسهانگیز میشود.
نکته کلیدی که در این زمان میتواند از افت چربی شیر پیشگیری کند، آگاهی کامل اثر تغذیهای و شیمیایی این مواد بر میکروارگانیسمهای شکمبه و خود گاو دارند و
اینکه تصمیم بگیریم که این مواد در چه سطحی خورانده شوند که در ضمن حداکثر بهبود شرایط، حداقل مضرات را برای تولید شیر گاو و ترکیبات شیر داشته باشد.
چربیهای کم ریسک معمولاً آنهایی هستند که اسیدهای چرب اشباع زیادی دارند یا نمکهای کلسیمی اسیدهای چرب هستند.
بیشتر چربیهای عبوری تجاری با یک یا هردوی این شرایط تولیدشدهاند.
مکملهای چربی با ریسک بالا، اسیدهای چرب غیراشباع بیشتری دارا هستند که معمولاً در علوفهها، دانههای غلات و دانههای روغنی
(تخم پنبه، لوبیای سویا، کانولا، آفتابگردان و ازایندست) یافت میشوند.
غلظت بالای اسیدهای چرب غیراشباع در شکمبه از یک یا بیش از یکی از این منابع میتواند بعضی گونههای میکروبی در شکمبه را محدود کند.
این تغییر میتواند به نفع گونههایی باشد که CLAMFI تولید میکنند که تجمع آن میتواند منجر به افت چربی شیر شود.
بهعلاوه اسیدهای چرب غیراشباع مقدار سوبسترایی که باید هیدروژنه شود را افزایش میدهد و در صورت محدودیت ظرفیت بیوهیدروژناسیون میتواند منجر به افزایش CLAMFI شود.
به دلیل تأکید بر تمایل این حد واسطها به ایجاد تغییر در محیط شکمبه، آنها را چربیهای فعال در شکمبه نامیدهاند.
ابزاری مناسب برای ارزیابی ریسک اسیدهای چرب غیراشباع به نام بار اسیدهای چرب غیراشباع یا RUFAL شناخته میشود
که کل اسیدهای چرب غیراشباع کل خوراک را نشان میدهد نه اینکه تنها نشاندهنده مکمل های چربی باشد.
این شاخص بهتری نسبت به درصد چربی موجود در خوراک برای شناسایی میزان تغییر در تخمیر شکمبهای است.
با توجه به تداخل عوامل مختلف خطرزا، تعیین سقف مجاز RUFAL بهسادگی امکانپذیر نیست ولی حد پایین آن را میتوان ۳٫۵ درصد ماده خشک دانست.
دامهایی که شیر با چربی بالا تولید میکنند (۳٫۸% به بالا) مقادیر بیش از ۳٫۵% RUFAL دریافت کردهاند.
توصیههای زیادی برای محدود کردن مقدار مصرف چربیهای فعال شکمبهای ارائهشدهاند که یک عدد ثابت را بیان داشتهاند.
این اعداد میتوانند بهسادگی به خاطر سپردهشده و محاسبه شوند ولی تصویری از وضعیت اسیدهای چرب غیراشباع به دست نمیدهند.
روش جایگزینی ارائهشده است که شامل این دو مورد است:
- کل چربی مصرفی را محدود کنید طوری که:
کل پوند مصرفی اسیدهای چرب = کل پوند تولیدی چربی شیر
- کل چربیهای فعال شکمبهای را طوری محدود کنید که در آن NDF، درصد الیاف نامحلول در شوینده خنثی است (در ماده خشک)،
- DMI مصرف ماده خشک روزانه برحسب پوند در روز و UFA درصد اسیدهای چرب غیراشباع در چربیهای غیراشباع فعال در شکمبه است.
نشاسته
جیرههایی که مقادیر بالایی از دانهها دارند نیز معمولاً بهعنوان عاملی برای افت چربی شیر شناخته میشوند.
تخمیر سریع نشاسته میتواند باعث تجمع اسید و کاهش pH در شکمبه شود. عوامل زیادی وجود دارند که باعث افت pH در شکمبه میشوند.
اگرچه دادهها در این زمینه چندان زیاد نیستند ولی با احتمال زیاد، افت چربی شیر به دلیل تغییر در گونههای باکتریایی شکمبهای که نفع آنهایی است که بیوهیدروژناسیون را به سمتی میبرند که CLAMFI بیشتری تولید میشود.
نرخ تجزیهپذیری بخش نشاستهای در دانهها نیز خطر بروز افت چربی شیر را نشان میدهد.
مشاهدات مزرعهای و تفسیر دادههای مطالعات ما را به این نتیجه میرساند که نرخهای بالای تخمیرپذیری به خطر بالاتر افت چربی شیر مرتبط میشود.
خوراکهای تخمیر شده دارای مقادیر بالای غلات، مانند سیلاژ ذرت و ذرت با رطوبت بالا، بیشترین ریسک را نشان میدهند.
تفاوت در تیره گیاه ذرت، زمان تخمیر در سیلو و شرایط جوی، همگی میتوانند منجر به نرخهای بالای تجزیهپذیری نشاسته در سیلوی ذرت شود.
علوفهها و الیاف
تأمین مقادیر کافی علوفه در جیرههای گاوهای شیری خطر بروز افت چربی شیر را کاهش میدهد.
همانطور که قبلاً توضیح داده شد، علوفه میتواند pH شکمبه را تنظیم کرده، عبور مواد از شکمبه را آهستهتر کند و سنتز CLAMFI را محدود کند.
استفاده از علوفهها، حیوان را به نشخوار تحریک میکند و تولید بزاق را بهعنوان بافر بیشتر میکند.
استفاده از مخمرها و سایر عوامل مدیریتی
مخمرها و کپکها بهعنوان عوامل خطرزای مدیریتی برای افت چربی شیر شناخته میشوند ولی اطلاعات کمی از اینکه دقیقاً چگونه عملکرد شکمبه را متأثر میکند در دسترس است.
مطالعات نشان میدهند که قارچها و مخمرها، احتمالاً در فرایند متابولیسمی خود مواد ضد باکتریایی تولید میکنند که جمعیت باکتریهای شکمبه را دچار تغییر میکنند.
استراتژیهای تغذیهای
تغذیه جداگانه غلات با اسیدوز تحت بالینی شکمبهای و افت چربی شیر مرتبط است. بسیاری بیان داشتهاند که تغذیه خوراک کاملاً مخلوط، این مشکل را برطرف میکند.
یکی از استراتژیهای تغذیهای که میتواند این مشکل را حل کند، فراهم بودن خوراک است. افزایش دفعات خوراکدهی میتواند خوراک را در طول روز توزیع کند.
برای مثال ۴ بار خوراکدهی در روز در وعدههای برابر در هر ۶ ساعت، ترکیب جایگزینهای اسیدهای چرب بیوهیدروژنه شده را کاهش داده و چربی شیر را نسبت به یکبار خوراکدهی در روز افزایش میدهد.
تهیه و تنظیم : مهندس محمد حسین مقیمی