چربی ها در تغذیه گاو شیری
چربی ها در تغذیه گاو شیری بهطور عام به ترکیباتی گفته میشود که تقریباً در آب نامحلول هستند ولی در حلالهای آلی محلول هستند.
در یک دستهبندی ساده میتوان چربیها را به دودسته کلی چربیهای بر پایه گلیسرول (که دارای اسیدهای چرب متصل به اسکلت گلیسرولی هستند)
و چربیهای غیر گلیسرولی (مانند موم و کوتین ها که لایهای غیرقابلهضم روی سطح خارجی گیاه ایجاد میکنند) تقسیم کرد.
چربیهای غیر گلیسرولی (سطحی) همچنین مانع از هضم گیاه توسط نشخوارکنندگان میشوند.
چون از نفوذ باکتریهای به ساختار داخلی گیاه که محل تجمع مواد مغذی است جلوگیری میکند.
تخریب از سد با جویدن یا فراوری (مانند آسیاب یا خرد کردن) دسترسی باکتریها را افزایش میدهد.
چربیهای بر پایه گلیسرول، شامل اسیدهای چرب و روغنهایی هستند که بسته به محتوا و ترکیب اسیدهای چرب در خوراکهای دامی به کار گرفته میشوند.
محتوا به درصد اسیدهای چرب یک چربی در ماده خشک و ترکیب به درصد کل هر اسید چرب گفته میشود.
مهمترین چربیهای بر پایه گلیسرول در خوراکهای دامی عبارتاند از تری گلیسیریدها، فسفولیپیدها و گالاکتولیپیدها.
اسیدهای چرب
در بیوشیمی، اسیدهای چرب زنجیرههای از کربن هستند که به یک گروه اسیدی یا کربوکسیلی ختم میشوند.
مثالی از یک اسید چرب رایج، استئاریک اسید است که ۱۸ کربن دارد و هیچ پیوند دوگانهای در زنجیره آنها یافت نمیشود.
این اسیدهای چرب که هیچ پیوند دوگانهای ندارند، اشباع خوانده میشوند. استئاریک اسید در ترکیبات گیاهی کمیاب است ولی در ترکیبات حیوانی بهوفور یافت میشود.
اسید اولئیک و لینولئیک، مثالهایی از اسیدهای چرب غیراشباع هستند که یک یا بیش از یک پیوند دوگانه دارند.
اسید لینولئیک، اسید چرب غالب در بیشتر ترکیبات گیاهی ازجمله روغن دانه پنبه، روغن سویا و روغن ذرت است.
اولئیک اسید، بیشتر در چربیهای حیوانی و کمتر در روغنهای گیاهی مانند روغن کانولا یافت میشود.
لینولنیک اسید با سه پیوند دوگانه در بیشتر گونههای مرتعی گیاهان و نیز ترکیباتی از قبیل روغن دانه کتان و بذرک یافت میشود.
منابع چربی مصرفی توسط گاوهای شیری
چربی دردانهها و علوفهها:
محتوای اسیدهای چرب بیشتر دانههای غلات و علوفهها معمولاً بین ۱ تا ۳ درصد ماده خشک است که بیشتر آنها غیراشباع بوده و غالبترین نوع آنها، اولئیک، لینولئیک و آلفا لینولنیک هستند.
غلظت اسیدهای چرب در بعضی گونههای مرتعی میتواند تا ۵% ماده خشک بالا برود که این بستگی به گونه گیاهی، مرحله بلوغ محیط و غیره دارد.
مرحله بلوغ گیاه بهطور واضح روی محتوا و ترکیب اسیدهای چرب اثر دارد.
محتوای اسیدهای چرب (در ماده خشک) معمولاً در فصل بهار و پاییز بالاترین مقدار و در ماههای تابستان کمترین است.
مکملهای چربی :
بهترین راه برای دستهبندی مکملهای چربی میتواند اثری باشد که بر تخمیر شکمبهای میگذارد.
یک گروه آنهایی هستند که بهطور خاص برای پرهیز از مشکلات گوارشی طراحیشدهاند (ازجمله نمکهای کلسیمی و چربیهای هیدروژنه).
به این گروه چربیهای “بیاثر در شکمبه” گفته میشود. این گروه همچنین به چربیهای عبوری نیز معروف شدهاند.
گروه دوم مکملهای چربی شامل عصارههای بدون تغییر گیاهی و حیوانی هستند که درجات مختلفی از مشکل میتوانند برای هضم شکمبهای ایجاد کنند.
از این گروه میتوان به چربیهای با منشأ حیوانی (مانند پیه، روغن حیوانی و ازایندست)، دانههای کامل روغنی (پنبهدانه، دانه سویا و غیره)
و فراوردههای با چربی بالا مانند بقایای حاصل از فراوری غذای انسان اشاره کرد.تمایز بین این دو گروه همیشه ممکن نیست.
در سطوح معمول مکمل سازی، تغذیه بعضی از چربیهای محافظت نشده مثل پیه، به گاوهای شیری باعث بروز هیچ مشکلی در هضم الیاف نشده است.
سایر چربیهای فعال در شکمبه، که پرکاربرد هم هستند، فراوردههای جانبی ذرت حاصل از فرایند تخمیر است.
کاهش محتوای چربی راهکاری رایج برای تولید محصولات تخمیری ذرت قابلاستفاده بهعنوان خوراک گاو شیری بدون ایجاد مزاحمت برای تخمیر شکمبهای است.
اضافه کردن چرب به جیره گاوهای شیری میتواند بازده تولید را با ترکیبی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر مواد مغذی جیره متأثر کنند.
اثرات مستقیم را میتوان به افزایش محتوای انرژی و بازده انرژتیک چربیها در مقایسه با کربوهیدرات و پروتئین نسبت داد و اثر کلی را میتوان افزایش تولید شیر دانست.
اثرات غیرمستقیم، مثل بهبود عملکرد تولیدمثلی و تغییر در پروفایل اسیدهای چرب شیر آنهایی هستند که مستقیماً با افزایش انرژی جیره توجیه نمیشوند.
اثرات غیرمستقیم مکملهای چربی وابسته به تأمین مقادیر کافی موردنیاز بافت دو اسید چرب غیراشباع لینولئیک و لینولئیک اسید است.
اسید لینولئیک و لینولنیک ازآنجهت که موردنیاز بافت هستند ولی بدن توانایی سنتز آنها در مقادیر موردنیاز را ندارد، ضروری به شمار میروند.
تهیه و تنظیم : مهندس محمد حسین مقیمی