Empty cart

محصولی در سبدخرید وجود ندارد

تاثیر مدیریت تغذیه بر اختلالات دوره انتقال گاو های شیری

تاثیر مدیریت تغذیه بر اختلالات دوره انتقال گاو های شیری

 تاثیر مدیریت تغذیه بر اختلالات دوره انتقال گاو های شیری

تشخیص زودهنگام بیماری ها می تواند شدت، مدت ابتلا و همچنین مرگ و میر ناشی از آن عارضه را کاهش دهد.

دوره انتقال معمولا 3 هفته قبل تا 3 هفته بعد از زایمان تعریف می شود و یکی از مهم ترین دوره های زندگی گاو شیری به حساب می آید.

بیشترین ناهنجاری های متابولیکی دام در 10 روز اول شیردهی رخ می دهد.

در طی دوره انتقال، گاوها در معرض خطر ابتلا به ناهنجاری متابولیکی و عفونی قرار می گیرند و در نهایت بر عملکرد تولیدی و تولید مثلی آن ها اثر گذار است.

طبق مطالعات، تقریبا 50 درصد گاوها در طی این دوره دچار یک یا چند ناهنجاری متابولیکی می شوند.

کاهش بیماری می تواند رفاه حیوانات را بهبود بخشد و سودآوری گله را با کاهش هزینه های درمان، جلوگیری از کاهش تولید شیر، بهبود عملکرد تولید مثل و به حداقل رساندن حذف زود هنگام یا مرگ بهبود بخشد.

 امروزه تغییرات در رفتار تغذیه ای ممکن است برای تشخیص زودهنگام بیماری ها مفید باشد.

داده های برخی از سیستم های ارزیابی (ثبت رفتار تغذیه ای گاوها با دوربین) با مشاهدات مستقیم همبستگی بالایی دارد.

تحقیقات گذشته نشان می دهد زمان صرف شده برای تغذیه و مصرف ماده خشک گاوهایی که دچار متریت بودند در طول دوره انتقال در مقایسه با گاوهای سالم کمتر بوده است.

  در مطالعه محققین دانشگاه Minnesota در سال 2016 که در ژورنال فرونتیرز منتشر شده است، روابط بین زمان مصرف خوراک قبل از زایش و بیماری ها در دوران انتقال گاوهای جرسی با استفاده از داده های 925 گاو شکم اول، دوم و بالاتر را بررسی کرد.

این داده ها از یک فارم تجاری بزرگ در جنوب ایالت مینسوتا در ایالات متحده جمع آوری شد. برای مشاهده رفتار تغذیه ای از دوربین هایی که به سیستم ثبت ویدئویی دیجیتال وصل بود استفاده شد.

  نتایج  نشان داد که کاهش زمان مصرف خوراک قبل از زایش، با ناهنجاری های متابولیکی در گاوهای شکم دوم و بالاتر در دوره انتقال مرتبط است.

در این مطالعه همچنین مشخص شد که کاهش زمان مصرف خوراک با متریت و جفت ماندگی مرتبط است. این مطالعه برای اولین بار ارتباطی بین زمان تغذیه و جفت ماندگی نشان داد.

تحقیقات پیشین بین زمان مصرف خوراک گاوهای شیری و متریت، کتوز بالینی و لنگش روابطی را شناسایی کرده اند. در مطالعه حاضر، برای بررسی دقیق تر رفتار و جلوگیری از رقابت بین گاوهای شکم اول و گاوهای شکم دوم و بالاتر، آن ها جدا نگه داشته شدند.

گاوهای شکم اول نسبت به گاوهای شکم دوم و بالاتر زمان کمتری در روز به مصرف خوراک پرداختند (به ترتیب 4 ± 29 و4 ± 40 دقیقه در روز). گاوهای شکم اول قبل از زایش معمولا دارای ماده خشک مصرفی پایین تری از گاوهای چند شکم زایش هستند.

گزارش شده که گاوهای شکم دوم هلشتاین در مقایسه با گاوهای چند شکم، کمترین میزان تغذیه را دارند. در مطالعه حاضر، گاوهای جرسی شکم دوم 4 ± 12 دقیقه بیشتر از گاوهای بالاتر از دو شکم زایش تغذیه کردند.

 به طور معمول، بیماری های متابولیکی در دوران انتقال وابسته به هم هستند. نشان داده شده است که جفت ماندگی، متریت و افزایش غلظت بتاهیدروکسی بوتیریک اسید، که از علائم کتوز هست، با افزایش خطر ابتلا به جابه جایی شیردان همراه است.

در مطالعه حاضر گاوهای شکم اول بیشترین میزان بروز متریت (28 درصد) را در مقايسه با گاوهای شکم دوم و بالاتر داشتند، هرچند میزان شیوع در مطالعه فعلی از مطالعه دیگری که 49% را گزارش کرد پایین تر بود، که به احتمال زیاد به خاطر کاهش سخت زایی در نژاد جرسی و کاهش آسیب به دیواره رحم است.  

یافته ها نشان می دهند که مصرف ماده خشک در گاو هایی که متریت شدید داشتند 2 هفته قبل از زایش کاهش یافته بود و این کاهش تا سه هفته پس از زایش ادامه پیدا کرد. کاهش مدت زمان تغذیه 2 هفته قبل از تشخیص متریت بالینی مشاهده شد.

گروهی از محققین زمان مصرف خوراک در 20  رأس گاو بالاتر از 2 زایش نژاد هلشتاین آمیخته را قبل از زایش ثبت کردند و گزارش نمودند گاوهایی که 2 تا 6 روز قبل از زایش 5/284 دقیقه به مصرف خوراک پرداختند در مقایسه با گاوهای بالاتر از این آستانه، با احتمال بیشتری دچار متریت می شوند.

در این مطالعه در روز 14شیردهی گاو های درگیر به متریت، جفت ماندگی، جابه جایی شیردان، کتوز بالینی، لنگش و ورم پستان به ترتیب 9/25% ، 8/1% ، 9/5% ، 8/1% و 3/2% بودند .

مطالعات قبلی گزارش کردند جفت ماندگی و سخت زایی به عنوان عوامل بروز متریت شناخته شده اند. سایر عوامل شامل نژاد، فصل زایش، کتوز، تب شیر و ورم پستان در دوره خشکی، تولد گوساله مرده و بالا بودن غلظت NEFA قبل از زایش می باشند.

جفت ماندگی با سرکوب ایمنی مرتبط است و افزایش غلظت NEFA با کتوز همراه است که عامل خطر برای جفت ماندگی است.

عملکرد نوتروفیل ها قبل از زایمان تا 2 هفته پس از زایش در گاوهای جفت مانده به طور قابل توجهی کمتر بود. افزایش برداشت از ذخایر چربی، خطر ابتلا به کبد چرب، کاهش ماده خشک مصرفی و اختلالات متابولیکی را افزایش داد.

 بنابراین دامدارها  باید به این ناهنجاری توجه کنند و محیط مناسب تری برای تامین آسایش دام فراهم نمایند، مواردی در جهت کاهش بروز این اناهنجاری ها مانند استفاده از کلسیم، پروبیوتیک، الکترولیت ها و یا گزینه های دیگر که ممکن است در شروع دوره ی شیردهی دام کمک کند تا ضمن توجه به سلامت و رفاه دام تولید را بهینه کند، ارائه نمایند.

 نتایج نشان می دهد که حیوانات شکم اول نسبت به گاوهای مسن تر ممکن است تغییری در رفتار داشته باشند و به طور کلی رفتار تغذیه ای به عنوان یک ابزار برای شناسایی دام جوان تر در معرض خطر مشکل است.

با این حال، گاوهای مسن تر با بیش از یک اختلال متابولیکی در دوره انتقال، زمان صرف تغذیه خود را در مقایسه با گاوهای سالم و گاوهای تنها با یک اختلال سلامتی کاهش دادند، بنابراین رفتار تغذیه ای قبل از زایش می تواند پیش بینی کننده گاوهای در معرض خطر باشد. علامت گذاری این حیوانات و ارائه ی مراقبت و توجه بیشتر می تواند حذف پس از زایش را کاهش دهد.

جمع بندی

نتایج نشان می دهد که تحت نظر داشتن زمان مصرف خوراک در دوره قبل از زایش می تواند به شناسایی گاوهای در معرض خطر ناهنجاری های متابولیکی در دوران انتقال، به ویژه در گاوهای مسن تر کمک کند.

زمان مصرف خوراک گاوهای شکم دو و بالاتر با دو یا چند بیماری متابولیکی، بیشتر از حیوانات شکم اول کاهش می یابد.

منبع

 

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

بالا